مـوهام نفس میکشن کماکــان :)) صاف شدن فقط ، ژاپنی نشدن متاسفانه .

توی این مدت که وارد دنیای دانشگاه و دانشجویی شدم خودم رو بیشتر میشناسم یعنی بهتره بگم به شناخت بهتری از خودم رسـیدم :))جالبه شاید تا قبل از اینم من خودمو نمیشناختم به درستـی !جای تعجبم نداره .

دوست مورد نظر که قبل تر ها من جونم به نفساش بند بود حالا ازش بیخــبرم چرااشـو شاید خودشم ندونه ولی من امروز متوجه خودم شدم !!من بسیـار آدم متفاوتی هستم در عین این متفاوت بودنم بسیار روحیه ی حساسی دارم ! هرچقدر منو تو مقوله شباهت قرار بدن من به مرور زمان از اطرافیانم دور میشیم این دست خودم نیس شاید بلا نسبت شما ولی من آدم بسیار بیشعوری باشم این خاصیت منه دوس دارم هرکـی انتخابم میکنه منو همون طور که هستم بپذیره و قبولم کنه !اینــو دوست مورد نظر خیلی قبلتر گفته بود اتفاقا خودش ولی هیچ وقت بهش عمل نـکرد .

امیدوارم کارایی که من کـردم برا محکم شدن اون دوستی ولی خودت خرابش کـردی!رو بتونم ببخــشم :)

جدیدا پاطمه هم مثل دوست مورد نظرشده ، میترسم همدیگرو از دست بدیم و اون بیشتر از بودن کنار هم دیگه ، توی این رابطه شکست بخوره و تهش تبدیل بشه به دختر چلمنیغوز ، من شاخ نیستم ولی پافشاری های من باعث شده دانشگاه مرتب بریم و این بین کارای مزخرف زیاد انجـام میده/:

خدایا بخیر بگذرون.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها